راننده ي تاكسي
 
هر چه بادا باد

مسافر تاکسي آهسته روي شانه راننده زد و گفت همين بغل پياده ميشم. راننده جيغ زد، کنترل ماشين رو از دست داد و نزديک بود که بزنه به يه اتوبوس. از جدول کنار خيابان رفت بالا. نزديک بود که چپ کنه. اما کنار يک مغازه توي پياده رو متوقف شد. براي چند ثانيه هيچ حرفي بين راننده و مسافر رد و بدل نشد.

سکوت سنگيني حکم فرما شد تا اين که راننده رو به مسافر کرد و گفت: "هي مرد! ديگه هيچ وقت اين کار رو تکرار نکن. منو تا سر حد مرگ ترسوندي"



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:, :: 6:7
حامد امین

درباره وبلاگ


كاش مي شد كه پريد ، كاش مي شد كه مثل جوجه اردك زشت ، قو شد يك قوي سپيد .
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان هر چه بادا باد و آدرس humanrice.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 27
بازدید ماه : 487
بازدید کل : 119139
تعداد مطالب : 318
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1